سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 127

1. گر سال عمر من به سر آید روا بود

2. اندی که سال عیش همیشه به جا بود

3. پایان عاشقی نه پدیدست تا ابد

4. پس سال و ماه و وقت در او از کجا بود

5. ای وای و حسرتا که اگر عشق یک نفس

6. در سال و ماه عمر ز جانم جدا بود

7. ای آمده به طمع وصال نگار خویش

8. نشنیده‌ای که عشق برای بلا بود

9. پروانهٔ ضعیف کند جان فدای شمع

10. تا پیش شمع یک نظرش را سنا بود

11. دیدار وی همان بود و سوختن همان

12. گویی فنای وی همه اندر بقا بود

13. آن را که زندگیش به عشق‌ست مرگ نیست

14. هرگز گمان مبر که مر او را فنا بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اینهمه رفتند و مای شوخ چشم
* هیچ نگرفتیم از ایشان اعتبار
شعر کامل
سعدی
* وصال با من خونین جگر چه خواهد کرد؟
* به تلخکامی دریا شکر چه خواهد کرد؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* در چمن چون از خمار باده گردم بی قرار
* تاک از دست نوازش می دهد تسکین مرا
شعر کامل
صائب تبریزی