سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 128

1. آفرین بادا بر آن کس کو ترا در بر بود

2. و آفرین بادا بر آن کس کو ترا در خور بود

3. آفرین بر جان آن کس کو نکو خواهت بود

4. شادمان آن کس که با تو در یکی بستر بود

5. جان و دل بردی به قهر و بوسه‌ای ندهی ز کبر

6. این نشاید کرد تا در شهرها منبر بود

7. گر شوم من پاسبان کوی تو راضی بوم

8. خود ببخشایی بر آن کش این هوس درسر بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دختر رز چند روزی شد که از ما گم شده‌ست
* رفت تا گیرد سر خود، هان و هان حاضر شوید
شعر کامل
حافظ
* لبش ندانم و خدش چگونه وصف کنم
* که این چو دانهٔ نارست و آن چو شعلهٔ نار
شعر کامل
سعدی
* نه چنان گشت پریشان دل صد پاره من
* که به شیرازه آن زلف توان بست به هم
شعر کامل
صائب تبریزی