سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 196

1. دلم برد آن دلارامی که در چاه زنخدانش

2. هزاران یوسف مصرست پیدا در گریبانش

3. پریرویی که چون دیوست بر رخسار زلفینش

4. زره مویی که چون تیرست بر عشاق مژگانش

5. به یک دم می‌کند زنده چو عیسی مرده را زان لب

6. دم عیسی ست پنداری میان لعل و مرجانش

7. حلاوت از شکر کم شد چو قیمت آورد نوشش

8. ازین دو چشم گریانم از آن لبهای خندانش

9. ندارد لب کس از یاقوت و مروارید تر دندان

10. گرم باور نمی‌داری بیا بنگر به دندانش

11. که تا هر گوهری بینی که عکسش در شب تاری

12. فرو ریزد چو مهر و ماه بر یاقوت گویانش

13. اگر پیراهن ماهم به مانند فلک آمد

14. از آن اندر گریبانش بود خورشید تابانش

15. و یا خورشید پنداری به پیراهن همی هر شب

16. فرود آید ز گردون و برآید از گریبانش

17. نشست ما اگر کوهست و او چون ماه بر گردون

18. چرا هر دو به هم بینیم از آن رخسار رخشانش

19. بلا و غارت دلهاست آن زلفین او لیکن

20. هزاران دل چو او جمعست در زلف پریشانش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با چنین زلف و رخش بادا نظربازی حرام
* هر که روی یاسمین و جعد سنبل بایدش
شعر کامل
حافظ
* کرا گم شود راه آموزگار
* سزد گر جفا بیند از روزگار
شعر کامل
فردوسی
* به خود از بهر حسرت داد راهم ورنه معلومست
* ز دریا چند در آغوش گنجد موج دریا را
شعر کامل
نظیری نیشابوری