سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 313

1. ای هوایی یار یک ره تو هوای یار زن

2. آتشی بفروز و اندر خرمن اغیار زن

3. طبل از هستی خویش اندر جهان تاکی زنی

4. بر در هستی یکی از نیستی مسمار زن

5. با می تلخ مغانه دامن افلاس گیر

6. آز را بر روی آن قرای دعوی‌دار زن

7. زاهدان ار تکیه بر زهد و صیام خود کنند

8. تو چو مردان تکیه بر خمر و در خمار زن

9. دور شو از صحبت خود بر در صورت پرست

10. بوسه بر خاک کف پای ز خود بیزار زن

11. چون خوری می با حریف محرم پر درد خور

12. چون زنی کم با ندیم زیرک هشیار زن

13. گر برون هفت چرخ و چار طبع‌ست این سخن

14. بارگاهش هم برون از هفت و هشت و چار زن

15. تا تو اندر بند طبع و دهر و چرخ و کوکبی

16. کی بود جایز که گویی دم قلندوار زن

17. قیل و قال و دانش و تیمار پندار رهند

18. خاک بر چشم همه تیمارهٔ پندار زن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتا که کیست بر در گفتم کمین غلامت
* گفتا چه کار داری گفتم مها سلامت
شعر کامل
مولوی
* ز پادشاه و گدا فارغم بحمدالله
* گدای خاک در دوست پادشاه من است
شعر کامل
حافظ
* ترا دایه گر مرغ شاید همی
* پس این پهلوانی چه باید همی
شعر کامل
فردوسی