سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 315

1. عاشقا قفل تجرد بر در آمال زن

2. در صف مردان قدم بر جادهٔ اهوال زن

3. خاک کوی دوست خواهی جسم و جان بر باد ده

4. آب حیوان جست خواهی آتش اندر مال زن

5. مالرا دجال دان و عشق را عیسی شمار

6. چون شدی از خیل عیسی گردن دجال زن

7. هر که را درد سرست از دست قیفالش زنند

8. گر ترا درد دل‌ست از دیدگان قیفال زن

9. ای مرقع‌پوش بی‌معنی که گویی عاشقم

10. لال شو زین لاف و قفلی بر زبان لال زن

11. تا کی از جور تو ای گندم نمای جو فروش

12. رو یکی ره این جو پوسیده را غربال زن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بجای عنانم عصا داد سال
* پراگنده شد مال و برگشت حال
شعر کامل
فردوسی
* تا شانه صفت چنگ زدم بر سر زلفت
* گه عقده گشاینده گهی نافه فروشم
شعر کامل
فروغی بسطامی
* اگر ابر بهاران گردد آه گریه آلودم
* به جای سبزه فریاد از دل هر دانه برخیزد
شعر کامل
صائب تبریزی