سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 343

1. ای لعبت مشکین کله بگشای گوی از آن کله

2. می خور ز جام و بلبله با ما خور و با ما نشین

3. مشک از هلال انگیختی وز لاله عنبر بیختی

4. وز مه فرود آویختی کرده به چنگ اندر عجین

5. از هیچ مادر یا پدر چون تو نزاید یک پسر

6. خورشیدی ای جان یا قمر گر دل ببردی شو ببین

7. ای ماهرو نیکو سیر ای روی چو شمس و قمر

8. من بر تو نگزینم دگر گر تو گزینی شو گزین

9. کس را چو تو گل سور نی در خلد چون تو حور نی

10. در پردهٔ زنبور نی چون دو لب تو انگبین


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به روز مرگ چو تابوت من روان باشد
* گمان مبر که مرا درد این جهان باشد
شعر کامل
مولوی
* آن که از سنبل او غالیه تابی دارد
* باز با دلشدگان ناز و عتابی دارد
شعر کامل
حافظ
* به جد و جهد چو کاری نمی رود از پیش
* به کردگار رها کرده به مصالح خویش
شعر کامل
حافظ