سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 404

1. صنما آن خط مشکین که فراز آوردی

2. بر گل از غلیه گوی که طراز آوردی

3. گرچه خوبست به گرد رخ تو زلف دراز

4. خط بسی خوبتر از زلف دراز آوردی

5. گر نیازست رهی را به خط خوب تو باز

6. تو رهی را به خط خویش نیاز آوردی

7. قبله‌ای ساختی از غالیه بر سیم سپید

8. تا بدان قبله بتان را به نماز آوردی

9. پیش خلق از جهت شعبده و بلعجبی

10. نرگس بلعجب شعبده‌باز آوردی

11. چند گویی که دلت پیش تو باز آوردم

12. این سخن بیهده و هزل و مجاز آوردی

13. دلم افروخته بود از طرب و شادی و ناز

14. تو دلی سوختهٔ از گرم و گداز آوردی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کجا سر پنجۀ من شانۀ زلف تو خواهد شد؟
* که این دولت نصیب بخت شمشاد است می دانم
شعر کامل
حزین لاهیجی
* گر شمع را ز شعله رهائی است آرزو
* آتش چرا به خرمن پروانه میزند
شعر کامل
پروین اعتصامی
* در گلستانی که آن سرو میان باریک هست
* سرو را در دیده باریک بین اندام نیست
شعر کامل
محتشم کاشانی