سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 420

1. به درگاه عشقت چه نامی چه ننگی

2. به نزد جلالت چه شاهی چه شنگی

3. جهان پر حدیث وصال تو بینم

4. زهی نارسیده به زلف تو چنگی

5. همانا به صحرا نظر کرده‌ای تو

6. که صحرا ز رویت گرفتست رنگی

7. ز عکس رخ تو به هر مرغزاری

8. ز دیبای چینی گشادست تنگی

9. شگفت آهوی تو که صید تو سازد

10. به هر چشم زخمی دلاور پلنگی

11. ز جعدت کمندی و شهری پیاده

12. جهانی سوار و ز چشمت خدنگی

13. اگر خواهی ارواح مرغان علوی

14. فرود آری از شاخ طوبا به سنگی

15. به تو کی رسد هرگز از راه گفتی

16. بر نار و نورت که دارد درنگی

17. کیم من که از نوش وصل تو گویم

18. نپوید پی شیر روباه لنگی

19. من آن عاشقم کز تو خشنود باشم

20. ز نوشی به زهری ز صلحی به جنگی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زهر چشمش میان خندیدن
* همچو بادام تلخ در شکرست
شعر کامل
صائب تبریزی
* اگر گل را خبر بودی همیشه سرخ و تر بودی
* ازیرا آفتی ناید حیات هوشیاری را
شعر کامل
مولوی
* گفتا کجاست خوشتر گفتم که قصر قیصر
* گفتا چه دیدی آن جا گفتم که صد کرامت
شعر کامل
مولوی