سنایی_حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقهالباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی و احواله (فهرست)

شمارهٔ 13-حکایت

1. دید وقتی یکی پراگنده

2. زنده‌ای زیر جامه‌ای ژنده

3. گفت این جامه سخت خُلقانست

4. گفت هست آنِ من چنین زانست

5. چون نجویم حرام و ندهم دین

6. جامه لاابد نباشدم به از این

7. هست پاک و حلال و ننگین روی

8. نه حرام و پلید و رنگین روی

9. چون نمازی و چون حلال بود

10. آن مرا جوشن جلال بود

11. درد علّت چو درد دین نبود

12. مرد شهوت چو مرد دین نبود

13. هنر این دارد این سرای سپنج

14. شره پانصدش بود کم پنج

15. عشق او چون سرِ خطا باشد

16. کی ترا آن ز حق عطا باشد

17. خنک آن کس کزو بدارد دست

18. نبود همچو ما غرورپرست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن خط عنبرشکن بر برگ گل دانی چراست
* نافه مشکست کاندر جیب نسرین کرده‌اند
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* من تو را مشغول می‌کردم دلا
* یاد آن افسانه کردی عاقبت
شعر کامل
مولوی
* تا ترکش افلاک پر از تیر شهاب است
* ما بی سر و پایان همه نارنج نشانیم
شعر کامل
صائب تبریزی