سنایی_حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقهالباب السّابع فصل فی‌الغرور و الغفلة والنسیان و حبّ‌الامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیان‌الموت والبعث والنشر (فهرست)

شمارهٔ 12-در نکوهش این جهان

1. اینکه اقلیم بیم و امیدست

2. خود یکی روزه راه خورشیدست

3. اینک امروز ربع مسکونست

4. قطره‌ای از هزار جیحونست

5. هیچ نادیده عالم معنی

6. معرفت را چرا کنی دعوی

7. تو ز طاوس پای دیدستی

8. نام اقلیمها شنیدستی

9. ز رزی دانهٔ عنب دیدی

10. مهرهٔ بوالعجب به شب دیدی

11. بازی روز و شب به انبازی

12. هست پیش تو همچو شب بازی

13. شیر گرمابه دیده از نقاش

14. باش تا شیر بیشه بینی باش

15. تو که این را چو جان نگه داری

16. گاه از آن عقل را بیازاری

17. نبود مر ترا بهی و مهی

18. با دلی پر ز حرص و دست تهی

19. برکه خندند ساکنان اثیر

20. کز تو با گریه ماند گوز و پنیر

21. گوز مر خرس حرص را بگذار

22. وین پنیر بدت به گربه سپار

23. که اگر با تو دم زند هوست

24. کند از جور چرخ در قفست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کار خود گر به کرم بازگذاری حافظ
* ای بسا عیش که با بخت خداداده کنی
شعر کامل
حافظ
* کمال است در نفس انسان سخن
* تو خود را به گفتار ناقص مکن
شعر کامل
سعدی
* همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر
* نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ها
شعر کامل
حافظ