سنایی_حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقهالباب السّابع فصل فی‌الغرور و الغفلة والنسیان و حبّ‌الامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیان‌الموت والبعث والنشر (فهرست)

شمارهٔ 16-در نکوهش حرص گوید

1. حرص بگذار و ز آز دست بدار

2. حرص و آزست مایهٔ تیمار

3. حرص را ز آنکه قهر خواند اله

4. عاقل از وی بدان نساخت پناه

5. هرکه او حرص را امام کند

6. خواب و خور جملگی حرام کند

7. نقش رنگین و هیچ جان نه درو

8. خوان زرین و هیچ نان نه برو

9. حرص نقشیست هیچش اندر زیر

10. نکند هیچ هیچ کس را سیر

11. هرکه را دیو حرص مهمان بُرد

12. تو حقیقت شنو که گرسنه مرد

13. آز پر باد چون درو پیچی

14. کدخداییست خانه پر هیچی

15. هرکه او آز را متابع گشت

16. بگذشت از ثلاث و رابع گشت

17. به غروری ببرده خواب همه

18. نان نداده ببرده آب همه

19. خلق ازین گردخوان دیرینه

20. دیده سیلی و هیچ سیری نه

21. تا قیامت نخورده مهمانش

22. یک شکم نان سیر بر خوانش

23. این دو در دوزخ از درون تو باز

24. صورتش سوی عقل شهوت و آز

25. زین دو گر در فنا نپرهیزی

26. در بقا از درونشان خیزی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ما ازین هستی ده روزه به جان آمده ایم
* وای بر خضر که زندانی عمر ابدست
شعر کامل
صائب تبریزی
* چو بوسید پیکان سرانگشت اوی
* گذر کرد بر مهرهٔ پشت اوی
شعر کامل
فردوسی
* راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد
* شعری بخوان که با او رطل گران توان زد
شعر کامل
حافظ