سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 354

1. ما جان فدای آن رخ نیکوش می کنیم

2. در مه نظر از آرزوی روش می کنیم

3. بی اوچنانکه عادت سودا پزان بود

4. هردم چو آب از آتش دل جوش می کنیم

5. بهر شراب شادی روز وصال او

6. هر شب هزار جرعه غم نوش می کنیم

7. گر نقره (پیش) آیدوگر زر فتد بدست

8. در کار یار سیم بناگوش می کنیم

9. از طعنهای دشمن و غمهای دوستان

10. با او حدیث خویش فراموش می کنیم

11. دشمن که دست ما بدهانش نمی رسد

12. چندین زبان درازی او گوش می کنیم

13. در کوی او دویم چو سگ هر شب وبروز

14. برخاک راه خفته وخاموش می کینم

15. دشمن چو شب روست چو سگ بانگ می زنیم

16. سگ در پیست خواب چو خرگوش می کنیم

17. بر یاد دوست هر شب با شاهد خیال

18. پا در فراش ودست در آغوش می کنیم

19. ما در سماع خرقه خود چون قمیص گل

20. پاره ز عشق سرو قبا پوش می کینم

21. هر روز همچو سیف زدلهای پر گهر

22. گنجی دفین هر شکن موش می کنیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای که می خندی چو گل در بوستان بی اختیار
* از گلاب گریه بی اختیار اندیشه کن
شعر کامل
صائب تبریزی
* من نمی‌گویم که عاقل باش یا دیوانه باش
* گر به جانان آشنایی از جهان بیگانه باش
شعر کامل
فروغی بسطامی
* ای گل خوش نسیم من بلبل خویش را مسوز
* کز سر صدق می‌کند شب همه شب دعای تو
شعر کامل
حافظ