سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 429

1. ما فتنه بر توایم و تویی فتنه بر سخن

2. دانسته ای که هست ز طوطی هنر سخن

3. ما را همی دهد ز میانت کمر نشان

4. ما را همی کند ز دهانت خبر سخن

5. در مصر خوبی تو نگردد شکر فراخ

6. تا از دهان تنگ تو ناید بدر سخن

7. جز وصف و ذکر تو نکنم زآنکه خوشترست

8. وصفت ز هر حکایت و ذکرت ز هر سخن

9. نشنیده ام که غیر تو از نوع آدمی

10. کس را بود ز پسته دهان وز شکر سخن

11. گر شکری از آن لب شیرین طلب کنم

12. شاید که رو ترش نکنی زین قدر سخن

13. همچون لب تو رشک نبات و شکر شود

14. گر بر دهان تنگ تو یابد گذر سخن

15. روی ترا بدیدم و بسیار گوشدم

16. بلبل چو دید گل نکند مختصر سخن

17. ای دل حدیث وصل زبان برگشا بگو

18. تا چندت اوفتد گره شرم در سخن

19. چون بوسه خواستم ز دهان تو عقل گفت

20. سنجیده گوی با لب او همچو زر سخن

21. از بهر بوسه یی چه بخیلی کنی بده

22. تا با لب توام بنماند دگر سخن

23. از لب شکر فشاندی و معلوم شد که هیچ

24. طوطی نگوید از تو دلاویزتر سخن

25. ای سیف رو سخن شو ازیرا که هیچ چیز

26. دستی نیافت بر لب لعلش مگر سخن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عیب نبود گر ترنج از دست نشناسم که نیست
* در همه مصرم کسی چون یوسف کنعان عزیز
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* به آن رخسار گندم‌گون جمالت راست بازاری
* که قرص آفتاب آنجا نمی‌ارزد به یک ارزن
شعر کامل
محتشم کاشانی
* ارغوان ریخته بر دکه خضراء چمن
* همچنانست که بر تختهٔ دیبا دینار
شعر کامل
سعدی