سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 53

1. ما غریبیم وشهر ازآن شماست

2. با چنین رو جهان جهان شماست

3. پادشاهان چو بنده می گویند

4. ما رعیت ولایت آن شماست

5. عهد خسرو ندید از شیرین

6. شر و شوری که در زمان شماست

7. باچنین چشم مست عاشق کش

8. هرکه میرد از کشتگان شماست

9. گر براتی بجان کنند وبسر

10. بدهم چون برو نشان شماست

11. جان عاشق نشانه آن تیر

12. که زابروی چون کمان شماست

13. زردی روی زعفرانی من

14. از رخ همچو ارغوان شماست

15. ابر گوهرفشان دو چشم منست

16. پسته پرشکر دهان شماست

17. آب حیوان یک جهان عاشق

18. در دو لعل شکرفشان شماست

19. کم زاصحاب کهف نیست بقدر

20. هرکه چون سگ برآستان شماست

21. غم جانرا بخود نمی گیرد

22. دل که چون لامکان مکان شماست

23. سیف فرغانی ارچه چیزی نیست

24. بلبلی بهر گلستان شماست

25. سخن خود نمی تواند گفت

26. که دهانش پر از زبان شماست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا دهان و رخ ترا دیدند
* غنچه دل تنگ و ارغوان خجلست
شعر کامل
اوحدی
* عشق یکرنگی تقاضا می کند وین روشن است
* ورنه شمع آتش چرا زد همچو خود پروانه را
شعر کامل
جامی
* دوستان دختر رز توبه ز مستوری کرد
* شد سوی محتسب و کار به دستوری کرد
شعر کامل
حافظ