سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 54

1. عذر قدمت بسر توان خواست

2. بوسی زلبت بزر توان خواست

3. گرچه تو کرم کنی ولیکن

4. بی زر نتوان اگر توان خواست

5. درکیسه خراج مصر باید

6. تا ازلب تو شکر توان خواست

7. بوسی برتو چه قدر دارد

8. دانم زتو اینقدر توان خواست

9. بالای تو سرو میوه دارست

10. این میوه ازآن شجر توان خواست

11. نی نی غلطم درین حکایت

12. ازسرو کجا ثمر توان خواست

13. ازمعدن اگر چه هیچ ندهند

14. عیبی نبود گهر توان خواست

15. گنج از (تو) توقع است مارا

16. آنرا زکدام در توان خواست

17. وآنچ ازدر تو رسد بدرویش

18. هرگز زکسی دگر توان خواست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ما در این شهر غریبیم و در این ملک فقیر
* به کمند تو گرفتار و به دام تو اسیر
شعر کامل
سعدی
* سعدیا گر بکند سیل فنا خانهٔ عمر
* دل قوی دار که بنیاد بقا محکم ازوست
شعر کامل
سعدی
* گفتا چه عزم داری گفتم وفا و یاری
* گفتا ز من چه خواهی گفتم که لطف عامت
شعر کامل
مولوی