شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1057

1. تا گلی از گلستانش چیده ام

2. بر لب غنچه بسی خندیده ام

3. ماه در چشمم نمی آید تمام

4. کافتاب حسن او را دیده ام

5. هر کجا جام مئی آمد به دست

6. شادی او خوش خوشی نوشیده ام

7. تا توانستم به عشق عاشقان

8. در طریق عاشقی کوشیده ام

9. ز آتش عشقش چو خم می فروش

10. نیک مستانه به خود جوشیده ام

11. رندم و رندان مریدان منند

12. پیرم و رندی بسی ورزیده ام

13. می نمایم نعمت الله را چو نور

14. گرچه از چشم همه پوشیده ام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز دور یاسمنت سبزه سر نکرده هنوز
* بنفشه از سمنت سربدر نکرده هنوز
شعر کامل
محتشم کاشانی
* به کام تا نرساند مرا لبش چون نای
* نصیحت همه عالم به گوش من بادست
شعر کامل
حافظ
* سعدی از جور فراقت همه روز این می‌گفت
* عهد بشکستی و من بر سر پیمان بودم
شعر کامل
سعدی