شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1093

1. سر کویت به همه ملک جهان نفروشم

2. خود جهان چیست غمت را به جهان نفروشم

3. من که سودا زدهٔ زلف پریشان توام

4. یک سر موی تو هرگز به دو کان نفروشم

5. برو ای عقل که من مستم و تو مخموری

6. زر چه باشد برو ای خواجه به جان نفروشم

7. دُردی درد تو جانا نفروشم به دوا

8. جرعهٔ می به همه کون و مکان نفروشم

9. جان و دل دادم و عشق تو خریدم به بها

10. بهر سودش نخریدم به زیان نفروشم

11. نقدی از گنج غم عشق تو در دل دارم

12. این چنین نقد به صد گنج روان نفروشم

13. سید کوی خرابات و حریف عشقم

14. گوشهٔ مملکت خود به جهان نفروشم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* فغان که در حرم وصل بار همچو سپند
* مرا نشستن و برخاستن یکی باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز خاکی که خون سیاوش بخورد
* به ابر اندر آمد درختی ز گرد
شعر کامل
فردوسی
* از زبان سوسن آزاده‌ام آمد به گوش
* کاندر این دیر کهن کار سبکباران خوش است
شعر کامل
حافظ