شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1163

1. ما عاشق چشم مست یاریم

2. آشفتهٔ زلف بیقراریم

3. سرمست می الست عشقیم

4. شوریدهٔ چشم پر خماریم

5. آئینهٔ روشن ضمیریم

6. خورشید منیر بی غباریم

7. پرگار وجود کایناتیم

8. هر چند که نقطه را نگاریم

9. هر دم که نفس ز خود برآریم

10. جانی به جهانیان سپاریم

11. در هر دو جهان یکیست موجود

12. باقی همه صورت نگاریم

13. یک باده و صد هزار جام است

14. ما جمله یکیم اگر هزاریم

15. سیمرغ هوای قاف قربیم

16. شهباز فضای برج یاریم

17. دُریم و لیک در محیطیم

18. بحریم ولیک درگذاریم

19. تا واصل ذات عشق گشتیم

20. در هر صفتی دمی برآریم

21. دریاب رموز نعمت الله

22. پنهان چه کنیم آشکاریم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نیست در بازار عالم خوشدلی ور زان که هست
* شیوه رندی و خوش باشی عیاران خوش است
شعر کامل
حافظ
* داغ مجنون بیابان گرد دارد بر جگر
* لاله ای کز سینه صحرا و هامون می دمد
شعر کامل
صائب تبریزی
* الا تا در مه بهمن بود در خانه‌ها آبی
* الا تا در مه نیسان بود در دشتها سوسن
شعر کامل
امیر معزی