شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1164

1. دایم به خیال آن نگاریم

2. کاری به جز این دگر نداریم

3. صاحبنظریم و نقش رویش

4. بر دیدهٔ دیده می نگاریم

5. هر دم که ز نقش خود برآئیم

6. جانی به هوای او سپاریم

7. ما عاشق مست و عقل مخمور

8. در صحبت خود کجا گذاریم

9. خوش درد دلی است در دل ما

10. دل زنده ز درد بی قراریم

11. مائیم و حیات جاودانی

12. با او نفسی دمی برآریم

13. با عمر عزیز در میانیم

14. با سید خویش در کناریم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کنون کوه و بیابانرا نبات از عودتر باشد
* کنون شاخ درختانرا لباس از پرنیان باشد
شعر کامل
فرخی سیستانی
* گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند
* جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد
شعر کامل
حافظ
* گفتا کجاست ایمن گفتم که زهد و تقوا
* گفتا که زهد چه بود گفتم ره سلامت
شعر کامل
مولوی