شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1183

1. ما دم از عشق در قدم زده ایم

2. پیش از این دم ز عشق دم زده ایم

3. کاف کن در کتاب کون نبود

4. که خیالش به جان رقم زده ایم

5. غم نداریم از همه عالم

6. شادی عشق جام جم زده ایم

7. مطرب بزم باده نوشانیم

8. ساز عشاق زیر و بم زده ایم

9. حرف عشقش نوشته ایم به جان

10. دفتر عقل را قدم زده ایم

11. در طریقی که نیست پایانش

12. عاشقانه بسی قدم زده ایم

13. از وجود و عدم مگو سید

14. که وجود و عدم به هم زده ایم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با هیچ کس نشانی زان دلستان ندیدم
* یا من خبر ندارم یا او نشان ندارد
شعر کامل
حافظ
* دور گردان را به احسان یاد کردن همت است
* ورنه هر نخلی به پای خود ثمر می افکند
شعر کامل
صائب تبریزی
* سحر به بوی گلستان دمی شدم در باغ
* که تا چو بلبل بی‌دل کنم علاج دماغ
شعر کامل
حافظ