شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1210

1. ما اناالحق از وجود حق مطلق می زنیم

2. از وجود حق مطلق ما اناالحق می زنیم

3. ماه گردون را به تیغ معجز انگشت عشق

4. همچو جد خویشتن بی خویشتن شق می زنیم

5. ما و حق گفتن معاذ الله چو ما بی ما شدیم

6. از حق ای یاران قفا بر فرق احمق می زنیم

7. چون کلام اوست هر قولی که می گویند خلق

8. لاحرم صدیق وار از صدق صدّق می زنیم

9. شیشهٔ تقوی دگر بر سنگ قلاشی زدیم

10. در خرابات مغان جام مروق می زنیم

11. نعمت الله از وجود خود چو فانی شد بگفت

12. ما اناالحق از وجود حق مطلق می زنیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خیال در همه عالم برفت و بازآمد
* که از حضور تو خوشتر ندید جایی را
شعر کامل
سعدی
* بنشین یک نفس ای فتنه که برخاست قیامت
* فتنه نادر بنشیند چو تو در حال قیامی
شعر کامل
سعدی
* بدین رواق زبرجد نوشته‌اند به زر
* که جز نکویی اهل کرم نخواهد ماند
شعر کامل
حافظ