شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1378

1. آینه بردار تا ببینی در او

2. جان و جانان خوش نشسته روبرو

3. جز یکی در جمله عالم هست نیست

4. این دوئی پیدا شده از ما و تو

5. آب چشم ما به هر سو شد روان

6. آبرو جوئی بیا از ما بجو

7. خم میخانه به یک دم درکشم

8. خود چه باشد پیش ما جام و سبو

9. تا میانش در کنار آورده ایم

10. مو نمی گنجد میان ما و او

11. در دو عالم جز یکی دیدیم نه

12. چشم احول آن یکی بیند به دو

13. نعمت الله مست و در کوی مغان

14. در پی ساقی روان شد سو به سو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* این قطرهٔ خون تا یافت از لعل لبش رنگی
* از شادی آن در پوست چون نار نمی‌گنجد
شعر کامل
عراقی
* بکوبید دهل‌ها و دگر هیچ مگویید
* چه جای دل و عقلست که جان نیز رمیده‌ست
شعر کامل
مولوی
* ز بنفشه تاب دارم که ز زلف او زند دم
* تو سیاه کم بها بین که چه در دماغ دارد
شعر کامل
حافظ