شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1423

1. آن کیست کلای کج نهاده

2. بر بسته میان و برگشاده

3. بگشوده در شرابخانه

4. مستانه صلای عام داده

5. رندانه درآمده به مجلس

6. بر دست گرفته جام باده

7. سلطان خود و سپاه خویشست

8. گه گشته سوار و گه پیاده

9. در کنج دل خرابهٔ ما

10. گنجی ز محبتش نهاده

11. شاهانه به تخت دل نشسته

12. جان همچو غلام ایستاده

13. بر هر طرفش هزار سید

14. هستند خراب و اوفتاده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کسی را که همت بلند اوفتد
* مرادش کم اندر کمند اوفتد
شعر کامل
سعدی
* ز بس که گشته ام از فکر آن میان باریک
* زشرم مردم باریک بین نهان شده ام
شعر کامل
جامی
* گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند
* جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد
شعر کامل
حافظ