شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1440

1. حزنی آمد به نزدم صبحگاه

2. ره ندادم شد ز پیشم رو سیاه

3. در طریق عاشقی مردانه باش

4. تا رسی در بارگاه پادشاه

5. رهزنان در راه بسیارند لیک

6. رهبری جو تا نگردد دین تباه

7. سالک رهدار می دانی که کیست

8. آن که راه خویشتن دارد نگاه

9. راه تجرید است اگر ره می روی

10. بگذر از اسباب ملک و مال و جاه

11. در طریق حق گناه تو توئی

12. بگذر از خود گر نمی خواهی گناه

13. بزم سید جوی و کوی می فروش

14. روید از این خانهٔ بی راه آه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بر بیاض گردن او نقطه ای از خال نیست
* از لطافت این ورق افشان نمی گیرد به خود
شعر کامل
صائب تبریزی
* من آن زمان ز دل چاک چاک شستم دست
* که شانه راه در آن زلف عنبرافشان یافت
شعر کامل
صائب تبریزی
* آبنوسم در بن دریا نشینم با صدف
* خس نیم تا بر سر آیم کف بود همتای من
شعر کامل
خاقانی