شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1482

1. هر زمان خاطر مرا شکنی

2. عهد بندی و باز واشکنی

3. مشکن آن زلف پرشکن که دلم

4. بشکند چون تو زلف را شکنی

5. مهر مهرت نهاده ام بر دل

6. حیف باشد که از جفا شکنی

7. ما به عهدت درست جانبازیم

8. گرچه تو قول و عهد ما شکنی

9. چون مراد تو دل شکستن ماست

10. دل به تو داده ایم تا شکنی

11. سر ما آستانهٔ در تو

12. گر به صد پاره بارها شکنی

13. نعمت الله شکستهٔ عشق است

14. بیگناهی دلش چرا شکنی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ابر و باران و من و یار ستاده به وداع
* من جدا گریه کنان، ابر جدا، یار جدا
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* بنفشه زان در آب انداخت قلاب
* که ماهی‌بد ز عکس بید در آب
شعر کامل
وحشی بافقی
* ز عاشق می شود معشوق را نام و نشان پیدا
* ثمر نیکو نیاید تا نگردد باغبان پیدا
شعر کامل
نظیری نیشابوری