شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 149

1. ای عاشقان ای عاشقان معشوق با ما همدم است

2. با ما حریفی می کند یاری که با ما محرم است

3. مست شراب عشق از ذوق خوشی دارد مدام

4. یک جرعه ای ازجام او خوشتر ز صد جام جم است

5. ما در خرابات مغان رندانه خوش می می خوریم

6. شادی مست عاشقی کز جمله عالم بی غم است

7. دارم دلی چون آینه دلدار دارد در نظر

8. در آینه پیدا شده حسنی که اسم اعظم است

9. نور دو چشم عالم است نقش خیال روی او

10. نقش خیال روی او نور دو چشم عالمست

11. در مجلس سلطان ما نقل و شراب بی حد است

12. دُردی درد او که آن در بزم این سلطان کمست

13. گر یک دمی همدم شوی با سید سرمست ما

14. در جام می بنمایدت ساقی که با ما همدمست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جای دل در سینه صد پاره دارم آتشی
* شعله را چون گل درون پیرهن پیچیده ام
شعر کامل
رهی معیری
* او را به چشم پاک توان دید چون هلال
* هر دیده جای جلوه آن ماه پاره نیست
شعر کامل
حافظ
* ذره ذره کاندرین ارض و سماست
* جنس خود را هر یکی چون کهرباست
شعر کامل
مولوی