شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1533

1. توئی جانا که عین هر وجودی

2. به خوبی دل ز خود هم خود ربودی

3. نبود این بود و بودی عین وحدت

4. نمودی کثرت از وحدت که بودی

5. جان صورت و معنی عیان شد

6. چو بند برقع پنهان گشودی

7. به چشم خود بدیدی حسن خود را

8. جمال خود در آئینه نمودی

9. چو تو با شمع خود رازی بگفتی

10. چه گویم آنچه خود گفتی شنودی

11. ز جود او وجود جمله موجود

12. عجب تو خود وجود عین جودی

13. وجود هر دو عالم نزد سید

14. نباشد جز وجود فی وجودی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چند باشی همچو خون مرده پنهان زیر پوست؟
* همتی کن، پوست را بشکاف بر خود چون انار
شعر کامل
صائب تبریزی
* چه مایه بر سر این ملک سروران بودند
* چو دور عمر به سر شد درآمدند از پای
شعر کامل
سعدی
* ما را به کوچه غلط انداختن چرا
* دل را بغیر زلف پریشان که می برد
شعر کامل
صائب تبریزی