شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 171

1. چشم ما نور خدا بنمایدت

2. دیدهٔ ما بین که تا بنمایدت

3. در صفات جام می ما را نگر

4. تا به تو مستی ما بنمایدت

5. گر در این دریا درآئی همچو ما

6. عین ما روشن تو را بنمایدت

7. وا مکن از نور رویش دیده‌ام

8. تا جمال کبریا بنمایدت

9. گر تو در کنج فنا ساکن شوی

10. عاقبت گنج بقا بنمایدت

11. خودنمائی می کنی با عاشقان

12. در دوئی آن یک کجا بنمایدت

13. نعمت الله جو که نور روی او

14. آنچه خواهی حالیا بنمایدت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بهر موئی از آن زلف پریشان
* دل جمعی پریشان می‌توان یافت
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* این قطرهٔ خون تا یافت از لعل لبش رنگی
* از شادی آن در پوست چون نار نمی‌گنجد
شعر کامل
عراقی
* نماز شام قیامت به هوش بازآید
* کسی که خورده بود می ز بامداد الست
شعر کامل
سعدی