شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 177

1. عاشق رندی که او همدرد ماست

2. جام دُرد درد او ما را دواست

3. هر که او از خویش بیگانه بود

4. گو بیا اینجا که با ما آشناست

5. ساقی مستیم و جام می به دست

6. می پرست رند سرمستی کجاست

7. موج بحر ماست دریای محیط

8. حوض کوثر جرعه ای از جام ماست

9. نالهٔ نی بشنو ای جان عزیز

10. بینوایان را نوائی بی نواست

11. در خرابات فنا دارم مقام

12. خوش مقامی این سر دار بقاست

13. عاشقان در عشق گر کشته شوند

14. نعمت الله کشتگان را خونبهاست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بمردی نباید شد اندر گمان
* که بر تو درازست دست زمان
شعر کامل
فردوسی
* پای سرو از قد رعنای تو در گل می‌رفت
* خاصه آنوقت که برطرف گلستان بودی
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* دلم هر لحظه از داغی به داغ دیگر آویزد
* چو بیماری که گرداند ز تاب درد بالین را
شعر کامل
صائب تبریزی