شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 208

1. بشنو معانئی که بیان ولایتست

2. دارم نشانئی که نشان ولایتست

3. آب حیات ماست به هر سو که می رود

4. سرچشمه اش ز بهرهٔ خوان ولایتست

5. ملک جهان چو باغ بهاری است تازه شد

6. حکمی به ما رسید که آن ولایتست

7. ایام غم گذشت دگر شاد و خرمیم

8. آمد امام وقت زمان ولایتست

9. بشنو به ذوق گفتهٔ مستانه گوش کن

10. کین قول عاشقان و زبان ولایتست

11. گنجینهٔ ولایت والی دل ولیست

12. جانم فدای اوست که جان ولایتست

13. از خوان نعمت الله ما نعمتی بخور

14. خوش نعمتی بود که ز خوان ولایتست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کدورت از دل حافظ ببرد صحبت دوست
* صفای همت پاکان و پاکدینان بین
شعر کامل
حافظ
* باده‌ات از کوه سکونت برد
* عیب مکن زان که وقاریم نیست
شعر کامل
مولوی
* طوفان خون، ز چشم جهان جوش می زند
* بر چرخ، نخل ماتمیان، دوش می زند
شعر کامل
حزین لاهیجی