شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 263

1. نعمت الله از این و آن بگذشت

2. وز خیالات انس و جان بگذشت

3. عمر او بود همچو آب حیات

4. خوش روان آمد و روان بگذشت

5. نود و چهار سال عمر وی است

6. گوئیا آن به یک زمان بگذشت

7. نوجوانی مجو تو از پیری

8. فکر دیگر بکن که آن بگذشت

9. چه کنی نقش با خیال محال

10. تو بخوابی و کاروان بگذشت

11. عاقل ار نام و ار نشان جوید

12. عاشق از نام و از نشان بگذشت

13. زنده دل باشد آنکه پیش از مرگ

14. همچو سید از این جهان بگذشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بر هر مژه خونی که مرا درتن بود
* چون دانهٔ نار بر سر سوزن بود
شعر کامل
انوری
* برخسارگان چون سهیل یمن
* بنفشه گرفته دو برگ سمن
شعر کامل
فردوسی
* نبیند چو تو نیز گردان سپهر
* به رزم و به بزم و به رای و به چهر
شعر کامل
فردوسی