شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 316

1. یاد جانان میان جان من است

2. عشق او عمر جاودان من است

3. نفس روح بخش من دریاب

4. که دم عیسوی از آن من است

5. هفت دریا به نزد اهل نظر

6. موجی از بحر بیکران من است

7. اهل بیت رسول اگر جوئی

8. از منش جو که خاندان من است

9. مجلس پر ز نعمت جنت

10. بزم رندان نزول خوان من است

11. یک زمانی به حال ما پرداز

12. خوش زمانی ، که این زمان من است

13. هر که خواهد نشان آل از من

14. نعمت الله من نشان من است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نمی دانند اهل غفلت انجام شراب آخر
* به آتش می رود این غافلان از راه آب آخر
شعر کامل
صائب تبریزی
* محتسب نمی‌داند این قدر که صوفی را
* جنس خانگی باشد همچو لعل رمانی
شعر کامل
حافظ
* مخدوم شمس دین است تبریز رشک چین است
* اندر بهار حسنش شاخ و شجر به رقص آ
شعر کامل
مولوی