شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 35

1. صد دوا بادا دوای درد بی درمان ما

2. دُرد دردش نوش کن گر می بری فرمان ما

3. خون دل در جام دیده عاشقانه ریختیم

4. بر امید آنکه بنشیند دمی بر خوان ما

5. خانه خالی کرده ایم و خوش نشسته بر درش

6. غیر او را نیست باری در سرا بستان ما

7. در حیات جاودانی یافته از عشق او

8. همدم زنده دلان شو تا بیابی جان ما

9. در میان ما و او غیری نمی آید به کار

10. ما از آن دلبریم و دلبر ما ز آن ما

11. دُرد درد او دوای درد ما باشد مدام

12. عشق او گنجیست در کنج دل ویران ما

13. آشنای نعمت اللهیم و غرق بحر او

14. ذوق اگر داری درآ در بحر بی پایان ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زشمع انجمن آموز آیین وفاداری
* که تا دارد نفس بر تربت پروانه می سوزد
شعر کامل
صائب تبریزی
* انگور سیاهست و چوماهست و عجب نیست
* زیرا که سیاهی صفت ماه روانست
شعر کامل
منوچهری
* دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد
* که در چمن همه گلبانگ عاشقانه توست
شعر کامل
حافظ