شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 367

1. هرچه امروز حاصل ما نیست

2. طلب آن مکن که فردا نیست

3. گر در اینجا ندیده ای او را

4. رؤیت او تو را در اینجا نیست

5. حق به حق بین که ما چنین دیدیم

6. دیده ای کان ندید بینا نیست

7. وانکه حق را به خویشتن بیند

8. دیده اش بر کمال گویا نیست

9. هر که گوید که حق به خود بیند

10. این سعادت ورا مهیا نیست

11. گر چه آبند قطره و دریا

12. قطره در وصف همچو دریا نیست

13. نعمت الله نور دیده بود

14. چشم هر کو ندید بینا نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از سیاهی نامه اعمال خود را پاک کرد
* هر که زین ماتم سرا با موی چون کافور رفت
شعر کامل
صائب تبریزی
* مزن چون نار در خون جگر جوش
* بهی خواهی چو به پشمینه میپوش
شعر کامل
عبید زاکانی
* چون تو در بستان برافکندی نقاب
* لاله را دل بر گل و نسرین بسوخت
شعر کامل
خواجوی کرمانی