شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 475

1. در رحمت خدا به ما بگشود

2. این چنین در خدا به ما بگشود

3. در گنجینهٔ حدوث و قدم

4. به گدایان بینوا بگشود

5. نقد گنجینه را به ما بنمود

6. چشم ما را به عین ما بگشود

7. در به بیگانگان اگر در بست

8. همه درها به آشنا بگشود

9. گر در صومعه ببست چه شد

10. در میخانه حالیا بگشود

11. برقع کاینات را برداشت

12. این معمای ما به ما بگشود

13. مشکلاتی که بود حلوا کرد

14. چشم ما را به آن لقا بگشود

15. جان ما بود بستهٔ عالم

16. کرمی کرد و بنده را بگشود

17. این عنایت نگر که سید ما

18. در به این بندهٔ گدا بگشود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند
* جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد
شعر کامل
حافظ
* یا وفا خود نبود در عالم
* یا مگر کس در این زمانه نکرد
شعر کامل
سعدی
* هر غمی را فرجی هست ولیکن ترسم
* پیش از آنم بکشد زهر که تریاق آید
شعر کامل
سعدی