شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 479

1. آبروی ما ز چشم ما بود

2. این چنین سرچشمه ای اینجا بود

3. می رود آبی روان بر روی ما

4. سو به سو در عین ما دریا بود

5. عالمی آئینه دار حضرتند

6. در همه آئینه او پیدا بود

7. روی او بیند به نور روی او

8. هر که او را دیدهٔ بینا بود

9. موج دریائیم و دریا عین ما

10. ما به ما بیند کسی کَز ما بود

11. اسم اعظم چون صفات ذات اوست

12. جمله اشیا جامع اسما بود

13. هیچ شی بی نعمت الله هست نیست

14. نعمت الله با همه اشیا بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بر حسن زود سیر بهار اعتماد نیست
* شبنم به روی گل به امانت نشسته است
شعر کامل
صائب تبریزی
* بساط عمر مرا گو فرونورد زمانه
* که من حکایت دیدار دوست درننوردم
شعر کامل
سعدی
* مگر که لاله بدانست بی‌وفایی دهر
* که تا بزاد و بشد جام می ز کف ننهاد
شعر کامل
حافظ