شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 578

1. هر که در کوی تو جانا نفسی بنشیند

2. نیست ممکن که دمی بی هوسی بنشیند

3. ننشیند دل من یک نفسی از سر پا

4. تا که در صحبت تو خوش نفسی بنشیند

5. خلوت نقش خیال تو بود خانهٔ چشم

6. نتوان دید که غیر از تو کسی بنشیند

7. بر سر راه تو گرچه عسسان بسیارند

8. نیست عاشق که ز خوف عسسی بنشیند

9. مدتی شد که سر کوی تو می جست دلم

10. از درت دور مکن گرچه بسی بنشیند

11. کس به فریاد من عاشق شیدا نرسد

12. مگر آن روز که فریادرسی بنشیند

13. نعمت الله به خلوت ننشیند بی تو

14. شاهبازی است کجا در قفسی بنشیند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پند پیرانه دهد واعظ شهرم لیکن
* من نه آنم که دگر پند کسی بپذیرم
شعر کامل
حافظ
* کار زلف توست مشک‌افشانی و نظارگان
* مصلحت را تهمتی بر نافهٔ چین بسته‌اند
شعر کامل
حافظ
* چو دشمن بود شاه را کشته به
* گر آواره از جنگ برگشته به
شعر کامل
فردوسی