شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 613

1. هرکه فانی شود بقا یابد

2. خوش بقائی از این فنا یابد

3. آنکه نام و نشان خود گم کرد

4. آنچه گم کرده است وایابد

5. بنده ای کو گدای سلطان است

6. پادشاهی دو سرا یابد

7. هر که با بینوا دمی دم زد

8. خوش نوائی ز بینوا یابد

9. غرق بحر محیط هر که شود

10. عین ما را به عین ما یابد

11. عشق مست است و عقل مخمور است

12. ذوق مستان ما کجا یابد

13. نعمت الله که نور دیدهٔ ماست

14. نور او را به دیده ها یابد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از چو من آزاده‌ای الفت بریدن سهل نیست
* می‌رود با چشم گریان سیل از ویرانه‌ام
شعر کامل
رهی معیری
* ای هفت گردون مست تو ما مهره‌ای در دست تو
* ای هست ما از هست تو در صد هزاران مرحبا
شعر کامل
مولوی
* گل از نسرین همی‌پرسد که چون بودی در این غربت
* همی‌گوید خوشم زیرا خوشی‌ها زان دیار آمد
شعر کامل
مولوی