شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 614

1. چشم مست تو گر از خواب گران برخیزد

2. سبک از هر طرفی فتنه دوان برخیزد

3. کر کلاله ز گل چهره براندازی باز

4. ناله از جان و دل پیر و جوان برخیزد

5. سر و بالای تو گر سوی چمن میل کند

6. ناودان از سر پا رقص کنان برخیزد

7. اثر شمع تجلیست ولی دریابد

8. که چو پروانه روان از سر و جان برخیزد

9. عاشقی بر سر کوی تو نشیند که به عشق

10. عاشقانه ز سر هر دو جهان برخیزد

11. کشتهٔ عشق تو گر بوی تو یابد در خاک

12. به هوای تو چو گل جامه دران برخیزد

13. چشم سید که حجابیست میان من و تو

14. خوش بود گرچو حجابی ز میان برخیزد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خال مشکین تو بر عارض گندم گون دید
* آدم آمد ز پی دانه و در دام افتاد
شعر کامل
سلمان ساوجی
* ای ز عشقت عالمی ویران شده
* قصد این ویرانه کردی عاقبت
شعر کامل
مولوی
* این گردباد نیست که بالا گرفته است
* از خود رمیده ای است که صحرا گرفته است
شعر کامل
صائب تبریزی