شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 618

1. آتشی در دل است و جان سوزد

2. دل چنین سوخت جان چه سان سوزد

3. عشق او آتشی است جان سوزی

4. رشتهٔ شمع جان از آن سوزد

5. گوئیا عود مجمر عشقم

6. که مرا خوش در این میان سوزد

7. آتش عشق چون بر افروزد

8. عالمی را به یک زمان سوزد

9. آه دل سوز عاشقان بشنو

10. تا تو را دل به عاشقان سوزد

11. بر جگر داغ عشق او دارم

12. دلم از بهر این نشان سوزد

13. نام غیرش چو بر زبان آرم

14. آتش غیرتش زبان سوزد

15. سخن گرم من روان می خوان

16. که دل سوخته را روان سوزد

17. نعمت الله اگر چنین نالد

18. نفسش جملهٔ جهان سوزد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر شبی در خانه جانانه مهمانت کنند
* گول نعمت را مخور مشغول صاحب خانه باش
شعر کامل
فروغی بسطامی
* ز خانقاه به میخانه می‌رود حافظ
* مگر ز مستی زهد ریا به هوش آمد
شعر کامل
حافظ
* ای باد خوش که از چمن عشق می‌رسی
* بر من گذر که بوی گلستانم آرزوست
شعر کامل
مولوی