شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 665

1. این سعادت بین که ما را رو نمود

2. حضرت بی چون نگویم چو نمود

3. روشن است آئینهٔ گیتی نما

4. حسن روی او به ما نیکو نمود

5. در دو آئینه یکی پیدا شده

6. بیشکی باشد یکی و دو نمود

7. آفتابی نیمشب بر ما بتافت

8. نور او در چشم ما مه رو نمود

9. گه به ترکستان به ما بنمود ترک

10. گه به هندستان به ما هندو نمود

11. در محیط بیکران افتاده ایم

12. عین ما بر عین ما هر سود نمود

13. ما نظر از سید خود دیده ایم

14. هم به نور دیدهٔ او او نمود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چاره من مرهم کافوری صبح است و بس
* من که دارم بر جگر داغی ز هر اختر جدا
شعر کامل
صائب تبریزی
* من از بیگانگان دیگر ننالم
* که با من هر چه کرد آن آشنا کرد
شعر کامل
حافظ
* آمد بهار جان‌ها ای شاخ تر به رقص آ
* چون یوسف اندرآمد مصر و شکر به رقص آ
شعر کامل
مولوی