شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 78

1. گر بیازارد مرا موری نیازارم ورا

2. خود کجا آزار مردم ای برادر من کجا

3. نزد ما زاری به از آزار ، بی زاری مباش

4. تا نگیرد بر سر بازار آزاری تو را

5. در طریقت هر چه فرمائی به جان منت بریم

6. ماجرا بگذار با ما ماجرا آخر چرا

7. کفر باشد در طریق عاشقان آزار دل

8. گر مسلمانی چرا آزار می داری روا

9. درجهان بیخودی من نعمت الله یافتم

10. گفت فانی شو که یابی سید ملک بقا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر آن باغی که نخلش سر بدر بی
* مدامش باغبون خونین جگر بی
شعر کامل
باباطاهر
* گفتم بروی روشن تو روی برنهم
* گفتا که آب گل ببرد رنگ زعفران
شعر کامل
فرخی سیستانی
* یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود
* دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
شعر کامل
حافظ