شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 970

1. عاشقانه به یاد او سرخوش

2. ساغر می چو عاشقان درکش

3. مست او شو چه جای هشیاریست

4. نوش کن جام بادهٔ بی غش

5. دل اصحاب عشق و صحبت دوست

6. جان یاران و مهر آن مهوش

7. عشق او آتش است و ما چون عود

8. خوش بود عود خاصه بر آتش

9. آستین بر جهان جان افشان

10. دامن از دست ملک دل درکش

11. از سر هر دو کون خوش برخیز

12. بنشین یک زمان به عشقش خوش

13. روز عید است باش قربانش

14. همچو سید ولی مگو ترکش

15. آفتابست و ماه خوانندش

16. همه بینند ولی ندانندش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چنین پرشور از ان کان ملاحت گر جهان گردد
* رگ تلخی درین بستان به بادامی نمی ماند
شعر کامل
صائب تبریزی
* بس که زاهد به ریا سبحۀ صد دانه شمرد
* در همه شهر بدین شیوه شد انگشت نما
شعر کامل
جامی
* کدامین آتشین رخسار بزم افروز عالم شد؟
* که خون زاهدان خشک، جوش ارغوان دارد
شعر کامل
صائب تبریزی