شیخ بهایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 15

1. تا سرو قباپوش تو را دیده‌ام امروز

2. در پیرهن از ذوق نگنجیده‌ام امروز

3. من دانم و دل، غیر چه داند که در این بزم

4. از طرز نگاه تو چه فهمیده‌ام امروز

5. تا باد صبا پیچ سر زلف تو وا کرد

6. بر خود، چو سر زلف تو پیچیده‌ام امروز

7. هشیاریم افتاد به فردای قیامت

8. زان باده که از دست تو نوشیده‌ام امروز

9. صد خنده زند بر حلل قیصر و دارا

10. این ژندهٔ پر بخیه که پوشیده‌ام امروز

11. افسوس که برهم زده خواهد شد از آن روی

12. شیخانه بساطی که فرو چیده‌ام امروز

13. بر باد دهد توبهٔ صد همچو بهائی

14. آن طرهٔ طرار که من دیده‌ام امروز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شبی که سرو تو شمع مزار من گردد
* چو گردباد به گردت غبار من گردد
شعر کامل
حزین لاهیجی
* رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند
* بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت
شعر کامل
سعدی
* اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
* فراغت از تو میسر نمی‌شود ما را
شعر کامل
سعدی