وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 130

1. هلاکم ساز گر بر خاطرت باری ز من باشد

2. که باشم من که بار خاطر یاری ز من باشد

3. گذاریدم همانجایی که میرم بر مداریدم

4. نمی‌خواهم که بر دوش کسی باری ز من باشد

5. حلالی خواستم از جمله یاران قاتل من کو

6. که خواهم عذر او گر گاهش آزاری ز من باشد

7. ز اشک ناامیدی برد مژگان آب و می‌ترسم

8. که ناگه بر سر راه کسی خاری ز من باشد

9. به کویش گر ندارم صوت عشرت غم مخور وحشی

10. مرا این بس که آنجا نالهٔ زاری ز من باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای گل شوخ که در شیشه گلابت کردند
* هیچ یادت ز اسیران قفس می آید؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* بی سبب دادی گر آزارم خجل از من مباش
* کرده ام خاطرنشان خویش صد تقصیر را
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* ژاله و صبح بهم یافته کافور و گلاب
* زاین و آن داروی هر درد سر آمیخته‌اند
شعر کامل
خاقانی