وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 131

1. مهرم ز حرمان شد فزون شوقی ز حسرت کم نشد

2. هر چند حسرت بیش شد شوق و محبت کم نشد

3. تخم امید ما از و نارسته ماند از بی‌نمی

4. اما به کشت دیگران باران رحمت کم نشد

5. خوش بخت تو ای مدعی کاینجا که من خوارم چنین

6. با یک جهان بی‌حرمتی هیچت ز حرمت کم نشد

7. عمری زدم لاف سگی اما چه حاصل چون مرا

8. با اینهمه حق وفا خواری و ذلت کم نشد

9. وحشی از و بر خاطرم پیوسته بود این گرد غم

10. ز آیینهٔ من هیچگه گرد کدورت کم نشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* برآی ای صبح مشتاقان اگر نزدیک روز آمد
* که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم
شعر کامل
سعدی
* چرا از دست می رفتم،چرا بیمار می بودم؟
* اگر می بود بربالین من سیب زنخدانش
شعر کامل
صائب تبریزی
* توانگرا در رحمت به روی درویشان
* مبند و گر تو ببندی خدای بگشاید
شعر کامل
سعدی