وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 131

1. مهرم ز حرمان شد فزون شوقی ز حسرت کم نشد

2. هر چند حسرت بیش شد شوق و محبت کم نشد

3. تخم امید ما از و نارسته ماند از بی‌نمی

4. اما به کشت دیگران باران رحمت کم نشد

5. خوش بخت تو ای مدعی کاینجا که من خوارم چنین

6. با یک جهان بی‌حرمتی هیچت ز حرمت کم نشد

7. عمری زدم لاف سگی اما چه حاصل چون مرا

8. با اینهمه حق وفا خواری و ذلت کم نشد

9. وحشی از و بر خاطرم پیوسته بود این گرد غم

10. ز آیینهٔ من هیچگه گرد کدورت کم نشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ببری مال مسلمان و چو مالت ببرند
* بانگ و فریاد برآری که مسلمانی نیست
شعر کامل
سعدی
* با کمال احتیاج از خلق استغنا خوش است
* با دهان خشک مردن بر لب دریا خوش است
شعر کامل
صائب تبریزی
* ازان حسن تمام اجزا کسی چون چشم بردارد؟
* که دریک کاسه دارد نقل و می چشم چو بادامش
شعر کامل
صائب تبریزی