وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 162

1. شهر، بیم است کزین حسن پرآشوب شود

2. اینقدر نیز نباید که کسی خوب شود

3. در زمینی که به این کوکبه شاهی گذرد

4. سر بسیار گدایان که لگد کوب شود

5. نشود هیچ کم از کوکبهٔ شاهی حسن

6. یوسف ار ملتفت سجدهٔ یعقوب شود

7. خاک بادا به سر آن مژهٔ گرد آلود

8. کش در آن کو نپسندند که جاروب شود

9. طلبش گر بکشند نیز مبارک طلبی‌ست

10. طالبی را که کسی مثل تو مطلوب شود

11. من خود این مطلب عالی ز خدا می‌طلبم

12. زین چه خوشتر که محب کشتهٔ محبوب شود

13. برو ای وحشی و بگذار صف آرایی صبر

14. شوق لشکر شکنی نیست که مغلوب شود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خنک آن درد که یارم به عیادت به سر آید
* دردمندان به چنین درد نخواهند دوا را
شعر کامل
سعدی
* از ترکتاز عشق کسی جان نمی برد
* این سیل بر خرابه وآبادمی زند
شعر کامل
صائب تبریزی
* آنچه دیدی بر قرار خود نماند
* وینچه بینی هم نماند بر قرار
شعر کامل
سعدی