وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 182

1. کاری نشد از پیش و ز کف نقد بقا شد

2. این نقد بقا چیست که بیهوده فنا شد

3. اظهار محبت به سگ کوی تو کردیم

4. گفتیم مگر دوست شود دشمن ما شد

5. دل خون شد و از دیدهٔ خونابه فشان رفت

6. تا رفته‌ای از دیده چه گویم که چها شد

7. با جلوهٔ حسنت چه کند این تن چون کاه

8. انوار تجلیست کزان کوه ز پا شد

9. رفتیم به خواب غم از افسانهٔ وحشی

10. او را که به عشرتگه ما راهنما شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جای دل در سینه صد پاره دارم آتشی
* شعله را چون گل درون پیرهن پیچیده ام
شعر کامل
رهی معیری
* بلبلان چمن عشق تو همچون سوسن
* همه تن جمله زبانند ولی خاموشند
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* اگر چون شانه از هر چاک، دل راهی کند پیدا
* همان زلف سبکدستش ز سر وا می کند ما را
شعر کامل
صائب تبریزی