وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 183

1. پی خدنگ جگر گون به خون مردم کرد

2. بهانه ساخت که شنجرف بوده پی گم کرد

3. تبسمی ز لب دلفریب او دیدم

4. که هر چه با دل من کرد آن تبسم کرد

5. چنان شدم ز غم و غصهٔ جدایی دوست

6. که دید دشمن اگر حال من ، ترحم کرد

7. ز سنگ تفرقه ایمن نشست صاف دلی

8. که رفت و تکیه به دیوار دیر چون خم کرد

9. نگفت یار که داد از که می‌زند وحشی

10. اگر چه بر در او عمرها تظلم کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بنال بلبل اگر با منت سر یاریست
* که ما دو عاشق زاریم و کار ما زاریست
شعر کامل
حافظ
* صائب کسی به رتبه شعرم نمی رسد
* دست سخن گرفتم و بر آسمان شدم
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفت نیلوفر چو کلک از آب سر بیرون کشد
* کیست او تا پیش کلک اندر سرش افتد سری
شعر کامل
انوری