وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 186

1. هیچکس چشم به سوی من بیمار نکرد

2. که به جان‌دادن من گریهٔ بسیار نکرد

3. که مرا در نظرآورد که از غایت ناز

4. چین برابر و نزد و روی به دیوار نکرد

5. هیچ سنگین دل بی‌رحم به غیر از تو نبود

6. که سرود غم من در دل او کار نکرد

7. روح آن کشتهٔ غم شاد که تا بود دمی

8. یار غم بود و شکایت ز غم یار نکرد

9. روز مردن ز تو وحشی گله‌ها داشت ولی

10. رفت از کار زبان وی و اظهار نکرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گرش ببینی و دست از ترنج بشناسی
* روا بود که ملامت کنی زلیخا را
شعر کامل
سعدی
* دنیا که جسر آخرتش خواند مصطفی
* جای نشست نیست بباید گذار کرد
شعر کامل
سعدی
* کس نجست از دل گم گشتهٔ ما هیچ نشان
* مو به مو هر چه سر زلف تو را شانه زدند
شعر کامل
فروغی بسطامی